طاهر بن صالح جزایریجزایری، طاهر بن صالح، از دانشمندان و ادیبان سوری قرن سیزدهم و چهاردهم. است. ۱ - مشخصاتپدرش، شیخ صالح، که در روزگار خود بلندآوازه بود، در ۱۲۶۳ از الجزایر به دمشق مهاجرت کرد و متولی امر قضا شد. [۱]
محمد کردعلی، «المعاصرون: الشیخ طاهر الجزائری»، ج۸، ص۵۷۷، مجلةالمجمعالعلمیالعربی، ش۱۰ (ربیعالاخر و جمادیالاولی ۱۳۴۷)، ش۱۱ (جمادیالاولی و جمادیالاخره ۱۳۴۷).
جزایری در ۱۲۶۸ در دمشق به دنیا آمد. [۲]
محمد کردعلی، «الشیخ طاهر الجزائری»، ج۱، ص۱۷، مجلة المجمع العلمی العربی، ش۱ (ربیعالاخر ۱۳۳۹).
۲ - فعالیت علمیدر نوجوانی در مدرسه الجَقماقیه دانش آموخت و نزد شیخ عبدالرحمان بوشناقی زبانهای عربی ، ترکی ، فارسی و مبادی علوم قدیمه را آموخت. آنگاه به یکی از بزرگترین دانشمندان روزگار خود، شیخ عبدالغنی میدانی (۱۲۲۲ـ ۱۲۹۸)، پیوست و تا پایانِ عمرِ استاد ، با او به سر برد. جزایری مانند استاد خود، میدانی، کم سخن ، ژرفاندیش و خردگرا بود و با این ویژگیها مانند حکیمان الاهی روزگاران پیشین و نیز متفکران معاصر به نظر میآمد. [۳]
محمد کردعلی، «الشیخ طاهر الجزائری»، ج۱، ص۱۷ـ ۱۸، مجلة المجمع العلمی العربی، ش۱ (ربیعالاخر ۱۳۳۹).
[۴]
محمد کردعلی، «المعاصرون: الشیخ طاهر الجزائری»، ج۸، ص۵۷۸، مجلةالمجمعالعلمیالعربی، ش۱۰ (ربیعالاخر و جمادیالاولی ۱۳۴۷)، ش۱۱ (جمادیالاولی و جمادیالاخره ۱۳۴۷).
جزایری در آغاز کار خود در مدرسه ابتدایی ظاهریه به تدریس پرداخت، سپس به عضویت جمعیت خیریه دمشق در آمد که به همت دانشمندان و بزرگان آن شهر برای پرداختن به کارهای علمی تأسیس شده بود. در ۱۲۹۵ بازرس کل مدارس ابتدایی گردید و در این هنگام تواناییهای فکری او در تأسیس مدارس ، برنامهریزیهای آموزشی و تألیف کتابهای درسی مناسب آشکار گشت. ۳ - تاسیس کتابخانهوی در ۱۲۹۶، به کمک برخی از دوستانش، در مدرسه ظاهریه دمشق کتابخانهای به نام «دارالکتب الظاهریة» تأسیس کرد که تا امروز برجاست و از کتابخانههای پر بار کشورهای عربی است. کتابخانه در محوطه مرقد الملکالظاهر بَیبَرسِ اول بنا شده است. نسخههای خطی، که در ده مدرسه پراکنده بود، در این کتابخانه گرد آمد. جزایری در تأسیس این کتابخانه با مخالفت کسانی که داراییهای موقوفات را در اختیار داشتند روبهرو و حتی به مرگ تهدید شد؛ اما، به راه خود ادامه داد تا به نتیجه رسید. کتابخانهای نیز مانند کتابخانه ظاهریه در بیتالمقدّس بنیاننهاد و آن را به نام شیخ راغب خالدی ، «المکتبة الخالدیة» نامید. خاندان خالدی نیز کتابخانههای شخصی خویش را به آن هدیه کردند. [۵]
محمد کردعلی، «المعاصرون: الشیخ طاهر الجزائری»، ج۸، ص۵۷۸، مجلةالمجمعالعلمیالعربی، ش۱۰ (ربیعالاخر و جمادیالاولی ۱۳۴۷)، ش۱۱ (جمادیالاولی و جمادیالاخره ۱۳۴۷).
[۶]
محمد کردعلی، «المعاصرون: الشیخ طاهر الجزائری»، ج۸، ص۵۷۹، مجلةالمجمعالعلمیالعربی، ش۱۰ (ربیعالاخر و جمادیالاولی ۱۳۴۷)، ش۱۱ (جمادیالاولی و جمادیالاخره ۱۳۴۷).
[۷]
یوسف الیان سرکیس، معجمالمطبوعات العربیة و المعربة، ج۱، ستون ۶۸۹، قاهره ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست قم ۱۴۱۰.
[۸]
خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۲، ص۷۹، بیروت ۱۹۹۹.
۴ - علمیتجزایری زبانهای عبری ، سریانی ، حبشی ، فرانسه و نیز زبان قبیلههای بربر سرزمین نیاکان خود را میدانست. او در سرودن شعر فارسی ، مانند عربی، توانا بود. همچنین ریاضی ، علومطبیعی ، اخترشناسی ، تاریخ و باستانشناسی را نزد دانشمندان ترک و دیگران آموخته بود. با در نظر گرفتن سختگیریهای برخی اشخاص در سرزمینهای اسلامی در سده سیزدهم در باره دانشهای جدید، میتوان دریافت که وی در این راه چه رنجهایی برده است. [۹]
محمد کردعلی، «المعاصرون: الشیخ طاهر الجزائری»، ج۸، ص۵۷۸، مجلةالمجمعالعلمیالعربی، ش۱۰ (ربیعالاخر و جمادیالاولی ۱۳۴۷)، ش۱۱ (جمادیالاولی و جمادیالاخره ۱۳۴۷).
او سنجیده و خردمندانه مقاصد خویش را دنبال میکرد. در نوجوانی دلبسته نوشتههای ابنتَیمیه بود و حتی برای دفاع از او نوشتههای ابنتیمیه را فراهم میکرد، از آنها نسخه بر میداشت و در دسترس مردم قرار میداد تا با این شیوه دیدگاه مخالفان ابنتیمیه را دگرگون سازد. [۱۰]
محمد کردعلی، «المعاصرون: الشیخ طاهر الجزائری»، ج۸، ص۵۸۰- ۵۸۱، مجلةالمجمعالعلمیالعربی، ش۱۰ (ربیعالاخر و جمادیالاولی ۱۳۴۷)، ش۱۱ (جمادیالاولی و جمادیالاخره ۱۳۴۷).
او برای گردآوری نسخههای خطی به جاهای دور و نزدیک میرفت. [۱۱]
محمد کردعلی، «الشیخ طاهر الجزائری»، ج۱، ص۱۸، مجلة المجمع العلمی العربی، ش۱ (ربیعالاخر ۱۳۳۹).
دانشمندان و شخصیتهای بسیاری از دانشهای گسترده جزایری بهره بردهاند، [۱۲]
محمد کردعلی، «المعاصرون: الشیخ طاهر الجزائری»، ج۸، ص۵۸۲، مجلةالمجمعالعلمیالعربی، ش۱۰ (ربیعالاخر و جمادیالاولی ۱۳۴۷)، ش۱۱ (جمادیالاولی و جمادیالاخره ۱۳۴۷).
از جمله محمد کردعلی (متوفی ۱۳۷۲)، سعید شَرْتونی (متوفی ۱۳۳۰)، رفیقالعَظْم (متوفی ۱۳۳۴) و احمد تیمور پاشا (متوفی ۱۳۴۸). [۱۳]
محمد کردعلی، المعاصرون، ج۱، ص۳۸، چاپ محمد مصری، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
[۱۴]
محمد کردعلی، المعاصرون، ج۱، ص۲۲۴، چاپ محمد مصری، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
[۱۵]
محمد کردعلی، المعاصرون، ج۱، ص۲۳۳، چاپ محمد مصری، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
۵ - خصایصوی دارای خصال نیک بود، عزت نفس بسیار داشت، چنانکه وقتی احمدزکیپاشا، از رجال سرشناس مصر و از دوستان جزایری، از او خواست از خدیو مصر، عباس دوم، بخواهد مقرری چشمگیری از اوقاف مصر برایش تعیین کند، جزایری نپذیرفت. [۱۶]
محمد کردعلی، «المعاصرون: الشیخ طاهر الجزائری»، ج۸، ص۵۸۴، مجلةالمجمعالعلمیالعربی، ش۱۰ (ربیعالاخر و جمادیالاولی ۱۳۴۷)، ش۱۱ (جمادیالاولی و جمادیالاخره ۱۳۴۷).
وی از شهرت بیزار بود و رفتارهایش به رفتارهای گاندی ، رهبر هند ، میمانست، با این تفاوت که صراحت گاندی را نداشت. [۱۷]
محمد کردعلی، «المعاصرون: الشیخ طاهر الجزائری»، ج۸، ص۵۸۴، مجلةالمجمعالعلمیالعربی، ش۱۰ (ربیعالاخر و جمادیالاولی ۱۳۴۷)، ش۱۱ (جمادیالاولی و جمادیالاخره ۱۳۴۷).
[۱۸]
محمد کردعلی، «المعاصرون: الشیخ طاهر الجزائری»، ج۸، ص۵۹۵، مجلةالمجمعالعلمیالعربی، ش۱۰ (ربیعالاخر و جمادیالاولی ۱۳۴۷)، ش۱۱ (جمادیالاولی و جمادیالاخره ۱۳۴۷).
جزایری با همه گروههای فکری و اعتقادی گفتگوی علمی میکرد و آنان را به تصحیح و نشر نوشتههای ارزشمند اسلامی بر میانگیخت و از برخوردهای تند برخی از آنان به اسلام میکاست. [۱۹]
محمد کردعلی، «المعاصرون: الشیخ طاهر الجزائری»، ج۸، ص۵۸۵، مجلةالمجمعالعلمیالعربی، ش۱۰ (ربیعالاخر و جمادیالاولی ۱۳۴۷)، ش۱۱ (جمادیالاولی و جمادیالاخره ۱۳۴۷).
[۲۰]
محمد کردعلی، «المعاصرون: الشیخ طاهر الجزائری»، ج۸، ص۵۸۷، مجلةالمجمعالعلمیالعربی، ش۱۰ (ربیعالاخر و جمادیالاولی ۱۳۴۷)، ش۱۱ (جمادیالاولی و جمادیالاخره ۱۳۴۷).
جزایری با حافظ ابراهیم (متوفی ۱۳۵۱)، [۲۱]
محمد کردعلی، المعاصرون، ج۱، ص۲۰۲، چاپ محمد مصری، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
شیخ محمد عبده و گولدتسیهر (متوفی ۱۹۲۱)، نیز دوستی و مصاحبت داشت. [۲۲]
محمد کردعلی، «المعاصرون: الشیخ طاهر الجزائری»، ج۸، ص۵۸۵، مجلةالمجمعالعلمیالعربی، ش۱۰ (ربیعالاخر و جمادیالاولی ۱۳۴۷)، ش۱۱ (جمادیالاولی و جمادیالاخره ۱۳۴۷).
گولدتسیهر برای حل پارهای از مشکلات علمی خود از جزایری کمک میگرفت و کتاب توجیهالنظر الی اصول علمالاثر جزایری را به آلمانی ترجمه کرد. [۲۳]
محمد کردعلی، المعاصرون، ج۱، ص۱۳۲ـ۱۳۳، چاپ محمد مصری، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
[۲۴]
نصراللّه نیک بین، فرهنگ جامع خاورشناسان مشهور و مسافران به مشرق زمین، ج۲، ص۹۱۲، تهران ۱۳۷۹ ش.
جزایری با استعمار مخالف بود و گر چه با رجال فرهنگی و علمی ترک مناسباتی دوستانه داشت، سیاست و حکومت عثمانی و غلبه آن را بر ممالک عرب نمیپسندید. [۲۵]
محمد کردعلی، «المعاصرون: الشیخ طاهر الجزائری»، ج۸، ص۵۹۴، مجلةالمجمعالعلمیالعربی، ش۱۰ (ربیعالاخر و جمادیالاولی ۱۳۴۷)، ش۱۱ (جمادیالاولی و جمادیالاخره ۱۳۴۷).
جزایری ازدواج نکرد. او بسیار ساده زندگی میکرد. [۲۶]
محمد کردعلی، «المعاصرون: الشیخ طاهر الجزائری»، ج۸، ص۵۸۵، مجلةالمجمعالعلمیالعربی، ش۱۰ (ربیعالاخر و جمادیالاولی ۱۳۴۷)، ش۱۱ (جمادیالاولی و جمادیالاخره ۱۳۴۷).
کتابخانهای بزرگ و کمنظیر داشت، اما در ۱۳۲۵، پیش از آنکه به سبب ستمگریهای دوره عبدالحمید دوم به قاهره بگریزد، کتابهای خود را به کتابخانههای السلطانیة و التیموریة و الزّکیه فروخت و پانزده سالِ پایانی زندگی را با پول آنها گذراند. [۲۷]
محمد کردعلی، «الشیخ طاهر الجزائری»، ج۱، ص۱۸ـ۱۹، مجلة المجمع العلمی العربی، ش۱ (ربیعالاخر ۱۳۳۹).
[۲۸]
محمد کردعلی، «المعاصرون: الشیخ طاهر الجزائری»، ج۸، ص۵۸۵، مجلةالمجمعالعلمیالعربی، ش۱۰ (ربیعالاخر و جمادیالاولی ۱۳۴۷)، ش۱۱ (جمادیالاولی و جمادیالاخره ۱۳۴۷).
در ۱۳۳۸، چند ماه پیش از مرگ ، به دمشق برگشت و در این مدت کوتاه به مدیریت کتابخانه ظاهریة و عضویت المجمع العلمی در آمد. ۶ - وفاتوی در ۱۴ ربیعالاخر همان سال بر اثر بیماری آسم درگذشت و، بنا بر وصیتش، در دامنه کوه قاسیونِ دمشق به خاک سپرده شد. [۲۹]
محمد کردعلی، «المعاصرون: الشیخ طاهر الجزائری»، ج۸، ص۵۸۵، مجلةالمجمعالعلمیالعربی، ش۱۰ (ربیعالاخر و جمادیالاولی ۱۳۴۷)، ش۱۱ (جمادیالاولی و جمادیالاخره ۱۳۴۷).
[۳۰]
زکی محمد مجاهد، الاعلام الشرقیة فی المائة الرابعة عشرة الهجریة، ج۱، ص۳۱۷، بیروت ۱۹۹۴.
۷ - آثارنوشتههای بسیاری از جزایری به جا مانده است که میتوان آنها را به سه بخش تقسیم کرد: ۷.۱ - تألیفات و ترجمههاسرکیس [۳۱]
یوسف الیان سرکیس، معجمالمطبوعات العربیة و المعربة، ج۱، ستون ۶۸۹ـ۶۹۱، قاهره ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست قم ۱۴۱۰.
از ۲۴ تألیف و ترجمه او نام برده و کحّاله [۳۲]
عمررضا کحّاله، معجمالمؤلفین، ج۵، ص۳۶ـ۳۷، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت.
فهرست مفصّلی از آثار جزایری را ذکر کرده است.به نوشته کردعلی ، [۳۳]
محمد کردعلی، «المعاصرون: الشیخ طاهر الجزائری»، ج۸، ص۶۶۶ـ۶۷۹، مجلةالمجمعالعلمیالعربی، ش۱۰ (ربیعالاخر و جمادیالاولی ۱۳۴۷)، ش۱۱ (جمادیالاولی و جمادیالاخره ۱۳۴۷).
مهمترین آثار چاپ شده او عبارتاند از: ارشادُالاَلِبّاء الی طریقِ تعلیمِ الف باء (بیروت ۱۳۲۱)؛ التقریبِ لِاُصولِ التَعریب (۱۳۳۷)؛ توجیهالنظر الی اصول علمالاثر (مصر۱۳۲۰)؛ بدیعالتلخیص و تلخیص البدیع (سوریه ۱۲۹۶)؛ و شرح خُطَب ابننباته (مصر، بیتا.) [۳۴]
یوسف الیان سرکیس، معجمالمطبوعات العربیة و المعربة، ج۱، ستون ۶۸۹ـ۶۹۱، قاهره ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست قم ۱۴۱۰.
۷.۲ - یادداشتهامغربی [۳۵]
مغربی، «الظاهر من آثار الشیخ طاهر، ج۱، ص۱۷۹ـ۱۸۰، او، التذکرة الطاهریة»، مجلة المجمع العلمی العربی، ج۳، ش ۶ (شوال و ذیقعده ۱۳۴۱).
در باره یادداشتهای جزایری که در اختیار «المجمع العلمی» است، به طور مفصّل بحث کرده است.بخشی از این یادداشتها در باره تفسیر بیضاوی است که در چهار جلد تنظیم شده است. ۷.۳ - نامههاکردعلی [۳۶]
محمد کردعلی، «المعاصرون: الشیخ طاهر الجزائری»، ج۸، ص۶۶۸ـ۶۶۹، مجلةالمجمعالعلمیالعربی، ش۱۰ (ربیعالاخر و جمادیالاولی ۱۳۴۷)، ش۱۱ (جمادیالاولی و جمادیالاخره ۱۳۴۷).
در باره نامههای جزایری به تفصیل سخن گفته و متن برخی از آنها را در مقالات خود آورده است.این نامهها برای تاریخ و فرهنگ و تمدن کشورهای اسلامی در قرنهای سیزدهم و چهاردهم هجری، سندهای ارزشمندی به شمار میآیند. ۸ - فهرست منابع(۱) خیرالدین زرکلی، الاعلام، بیروت ۱۹۹۹. (۲) یوسف الیان سرکیس، معجمالمطبوعات العربیة و المعربة، قاهره ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست قم ۱۴۱۰. (۳) عمررضا کحّاله، معجمالمؤلفین، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت. (۴) محمد کردعلی، «الشیخ طاهر الجزائری»، مجلة المجمع العلمی العربی، ش۱ (ربیعالاخر ۱۳۳۹). (۵) محمد کردعلی، المعاصرون، چاپ محمد مصری، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳. (۶) محمد کردعلی، «المعاصرون: الشیخ طاهر الجزائری»، مجلةالمجمعالعلمیالعربی، ش۱۰ (ربیعالاخر و جمادیالاولی ۱۳۴۷)، ش۱۱ (جمادیالاولی و جمادیالاخره ۱۳۴۷). (۷) زکی محمد مجاهد، الاعلام الشرقیة فی المائة الرابعة عشرة الهجریة، بیروت ۱۹۹۴. (۸) مغربی، «الظاهر من آثار الشیخ طاهر، او، التذکرة الطاهریة»، مجلة المجمع العلمی العربی، ج۳، ش ۶ (شوال و ذیقعده ۱۳۴۱). (۹) نصراللّه نیک بین، فرهنگ جامع خاورشناسان مشهور و مسافران به مشرق زمین، تهران ۱۳۷۹ ش. ۹ - پانویس
۱۰ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «طاهر بن صالح جزایری»، شماره۴۶۴۹. |